خدا میبیند...

یکی هست،تو قلبم..اسمش خداست...

خدا میبیند...

یکی هست،تو قلبم..اسمش خداست...

به نام خدایی که تمام هستی ام از اوست..

خدایی که که وقتی تنها میشوم روشنی اش را میچشم..با تمام وجود..!

چه مزه ی خوبی دارد..وقتی فکر میکنی تنهایی و نیستی..

نیستی چون او هست..!

من میشنوم..ندایش را در تمام وجودم میشنوم..در ذره ذره ی خودم..

او هست!میبیند..

نمیدانم چرا اینقدر صبور است؟

این روزها بد جور سر در گمم..

نمیدانم چرا راه رفتن را یاد نمیگیرم..

مثل کودک نوپا هنوز یاد نگرفته ام..!

که باید برای رسیدن به خوشبختی تا آخر عمر تلاش کنم..

دوست دارم فقط بنشینم و هر چه میبینم را بنویسم..

اینجا!این دنیابد جور بوی تنهایی میدهد..!

خدایا پنجره ها را باز کن..

وقتش هست هوایی تازه کنیم دیگر..

نفسم گرفته..!!!



  • مهدیه بانو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی