خدا میبیند...

یکی هست،تو قلبم..اسمش خداست...

خدا میبیند...

یکی هست،تو قلبم..اسمش خداست...

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

بالاخره با مقابله با تموم انرژی منفی های دیگران و مشکلات دوری من تونستم برم دانشگاه..اونم چه رشته ای..ادبیات..بجای ادبیات میشه گفت:فرهنگ،آرامش،ادب،عشق،عشق و عشق...من عاشقشم..الان دو ماه و بیست روز میگذره و من هر روز عاشق تر میشم..درسا برام سخت نیست و چقد خوبه که دنبال علاقت بری..بعد چهار سال..❤